زنان مدافع حرم؛ ایستادند همچون سرو/آرزويم ديدار با رهبری است
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۲۸۶۶۰
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، وقتی پدر خانوادهای، به هر دليل از دنيا میرود، بيشتر از همه دختر خانواده است كه عذاب كشيده و رنج میبرد؛ از آنجا به بعد اين فرشتهی كوچك، زن بودن، مادر بودن و به معنای واقعی محكم بودن را میآموزد.
در ميان ما هستند دخترانی از نسل ديروز و امروز كه به دليل جنگ نيز حاميانی از جنس پدر را از دست دادهاند، همانهایی که وقتی پای حرفهايشان مینشینید، صبر، غيرت و محكم بودن را از كلامشان دريافت میكنيد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیبی مرضیه بلدید، همسر حسین محرابی، یکی از شهدای مدافع حرم، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به نحوه ازدواجش با شهيد محرابی، عنوان کرد: ما کاملا سنتی ازدواج کردیم، شوهر خواهر ایشان با شوهرخاله من دوست بودند و خانوادهها را به هم معرفی کردند؛ سال 79 عقد کردیم و یک سال بعد ازدواج کردیم.
امر به معروف و نهی از منكر؛ برجستهترين ويژگی شهيد محرابی
بلدید در ادامه گفتههای خود برجستهترین ویژگی شهید محرابی را امر به معروف و نهی از منکر دانست و ادامه داد: بسیار اهل خودسازی بود و به نماز اول وقت نیز تأکید بسیار داشت.
وی افزود: همسرم هفتهای یک مرتبه به زیارت امام رضا(ع) میرفت و بدون اینکه خادم افتخاری حرم باشد، مفاتیحها را جمع میکرد و آشغالهایی که روی زمین بود را برمیداشت.
همسر شهید محرابی در پاسخ به این سوال که زمزمه رفتن شهید محرابی از کی شروع شد، بیان کرد: از همان اوایل که جنگ سوریه آغاز شد، حسین حرف از رفتن میزد؛ وقتیکه صحبتهای رهبری را شنید که فرمودند: «شهدای مدافع حرم اجر شهید را دارند». دغدغهاش برای رفتن به سوریه بيشتر شد و خواب و خوراک نداشت.
بلدید ادامه داد: حسين یک کلیپ از رهبر معظم انقلاب داشت که در جمع خانواده شهدای فاطمیون صحبت کردند و هر زمان به آن نگاه میکرد برای رفتن مصممتر میشد؛ چراکه دوست داشت رهبر به ایشان هم افتخار کند.
اعزام شهيد محرابی سال 94 به سوريه
این همسر شهید مدافع حرم در ادامه گفتههای خود عنوان کرد: شهيد محرابی برای رفتن به سوریه دو سال پیگیر بود، بالاخره پیگیریهایش نتیجه داد و سال 94 به سوریه اعزام شد.
وی با اشاره به اینکه شهید محرابی در سوريه فرماندهگردان بود، ادامه داد: ایشان دوماه در منطقه «همام» بود و بعد به عنوان فرماندهگردان به حلب اعزام شد.
بلدید در ادامه، افزود: آن زمان که حسين میخواست به سوریه برود، محمدمهیار فرزند كوچكمان دو سال بیشتر نداشت؛ دلم نمیخواست برود چون هنوز محمدمهیار بزرگ نشده بود اما وقتی حرف از بیبی رقیه(س) زد، نتوانستم مانع رفتنش بشوم.
اين همسر شهيد مدافع حرم در خصوص نحوه ارتباط شهيد محرابی با فرزندانش، اظهار كرد: همسرم همه فرزندانمان را به يك اندازه دوست داشت، البته با زينب دختر بزرگمان بيشتر صميمی بود؛ چراكه از نظر خلق و خو و اعتقاد شبيه به پدرش است.
وی با اشاره به خاطرهای از شب رفتن همسرش به سوريه، عنوان كرد: حسين شب قبل از اعزامش به سوريه، به حرم اما رضا(ع) رفت و وقتی برگشت، از او پرسيدم چرا ما را با خود نبردی، گفت: «اين آخرين زيارت من بود، دلم میخواست در حرم تنها باشم» و ادامه داد: «تمام اتفاقاتی كه امشب برايم افتاده، بیحكمت نيست، وقتی به حرم رفتم، به طور اتفاقی با يكی از خدام رسمی حرم صحبت كردم، وقتي در مورد تشييع شهيد عطایی گفت و فهميد من هم مسافر سوريه هستم، بغلم كرد و من را به مهمانسرای حضرت برد؛ بعد با يكديگر به سمت نقارخانه رفتيم، از آنجا با آيتالله مكارم شيرازی كه در حرم امام رضا(ع) بودند، ديدار كرديم. وقتی از حرم بيرون آمدم، حس شهادت در وجودم شعلهور شد.
بلديد در همين راستا تصريح كرد: قبل از رفتن، وقتی نگرانيم را ديد، به شوخی گفت: «قول میدهم اگر شهادت قسمتم شد، سمت حوریهای بهشتی نروم و مستقيم به پيش امام حسين(ع) بروم».
همسر شهید محرابی با بیان اینکه حسين 75 روز در سوریه بود و در این مدت از طریق تلگرام با یکدیگر در ارتباط بودیم، ادامه داد: ایشان هر فرصتی كه داشتند آنلاین میشدند اما هفته آخر به خواسته خودشان به تلگرام نيامده حتی زنگ هم نزدم.
خوابی كه تعبير شد
وی ادامه گفتههای خود را این چنین ابراز کرد: خيلي نگرانش شده بودم، تا اینکه در تلگرام آنلاین شد و به من گفت: «ديشب خواب خانمی را ديدم اما نمیتوانستم چهرهاش را تشخيص دهم، آن خانم نام من را صدا زد و گفت: «سید حسین شک نکن که شهید میشوی»، با شنیدن خواب همسرم، ترس از دست دادنش تمام وجودم را گرفت و از او خواستم به مشهد برگردد.
بلدید عنون کرد: حسین در جواب من، چند شکلک ترسناک فرستاد و گفت: «هدیه را که پس نمیفرستند»، بعد دیگر آنلاین نشد، ارتباطمان از آنجا به بعد قطع شد.
این همسر شهید مدافع حرم با بیان اینكه دهم آذر 1395 حسین به شهادت رسید، ادامه داد: شب شهادت امام رضا(ع) بود که دلم شور میزد، شارژ نداشتم تا با همسرم در ارتباط باشم؛ تا اینکه ساعت 8 شب بود كه برادرم زنگ زد و احوال حسين را جویا شد؛ از دلشورهام به او گفتم و برادرم جواب داد: «آرام باش، به اميد خدا چيزی نشده، فردا به آنجا میآيم».
وی در ادامه گفتههای خود بیان کرد: آن شب چندینبار وصیتنامه شهید را خواندم که در آن نوشته شده بود: «با عنایت امام رئوف علی ابن موسی الرضا(ع) پذیرفته میشوم» با خواندن این جمله دلهرهام بیشتر شد؛ بعد از تماس برادرم، همسر یکی از شهدای مدافع حرم به من زنگ و احوال حسين را پرسید؛ اینبار دیگر مشکوک شدم، شارژ خریدم و به اینترنت متصل شدم، وقتی به کانال جهادی رفتم، با پیامهایی که نوشته شده بود: «شهادتت مبارک شهيد محرابی»، رو به رو شدم.
اين همسر شهيد مدافع حرم ادامه داد: بعد از شهادت حسين، ديگر خوابش را نمیديدم، بیقرارش بودم و میخواستم بدانم در چه وضعيتی به سر میبرد؛ تا اينكه وقتی پيكر شهيد حججی را به مشهد آوردند؛ همسرم را به اين شهيد قسم دادم و شب به خوابم آمد، خيلی خوشحال شدم، به او گفتم: «خوش میگذره، حسين جواب داد: «در محضر سيدالشهدا(ع) هستم و چيزی جز شهادت به دردم نخورده است». با اين حرفش خيلی تعجب كردم، چراكه هيچوقت نماز شبش ترك نمیشد اما حسين گفت: «همه آن اعمال برای دل خودم بوده و اگر به شهادت نمیرسيدم، دستانم در محضر اهل بيت(ع) خالی بود».
بلدید در ادامه گفتههای خود با اشاره به توصيه همسرش به دخترشان زينب، تصريح كرد: ايشان قبل از رفتن، به دختر بزرگمان توصيههایی داشت و به همه گفته بود كه امر به معروف و نهی از منكر را رعايت كنند؛ چراكه معتقد بود امر به معروف و نهی از منكر زبانی ديگر فاييده ندارد و بايد در اين راه جان خود را فدا كنيم.
وي با بيان اينكه حضور همسرم را در خانه حس میكنم، ادامه داد: باورم نمیشود كه از بين ما رفته است و من هر لحظه فكر میکنم كنارمان حضور دارد، با ما غذا میخورد، میخندد و زندگی میكند.
همسر شهيد محرابی در پايان افزود: اميدوارم، بتوانيم ادامهدهنده راه شهدا باشيم و هر كسی در هر شغل و سمتی است؛ در اين راه قدم بگذارد و قدر امنيت كشورمان و رهبری را بدانيم.
پدرم فنبيان بالایی داشت
در ادامه، زينب محرابی، فرزند ارشد شهيد محرابی، با اشاره به اينكه پدرم نيز فنبيان بالایی داشت، بيان كرد: هر زمان در مجلسی حرف میزد همه را به دور خود جمع میكرد.
فرزند شهيد مدافع حرم، ادامه گفتههای خود را اين چنين اظهار كرد: پدرم عضو اصلی حلقه صالحين بود و به عنوان مبلغ فرهنگی در منطقه «همام» فعاليت میكرد.
شنا و مطالعه؛ سرگرمی شهيد محرابی
وي با اشاره به اينكه شنا يكی از سرگرمیهای پدرم بود، ادامه داد: ايشان غريق نجات بودند، كُشتی، واليبال و مطالعه از ديگر سرگرمیهای بابا بود.
محرابی در ادامه گفتههای خود تصريح كرد: بابا هميشه كتابهایی با موضوع «علائم ظهور امام زمان(عج)»، «زندگینامه پیامبران(ص)»، «كتابهای سیاسی»، «داستانهای طنز» و «زندگینامه شهدا» را مطالعه میكرد.
دختر شهيد محرابی در خصوص ارتباط شهيد با فرزندانش، عنوان كرد: من و بابا مثل دو رفيق بوديم، با يكديگر درد و دل میكرديم و در حيات خانه فوتبال بازی میكرديم.
تأثير شهيد محرابی؛ بر دخترش زينب
وی با اشاره به اينكه روحيات پدرم اثرات زيادی بر من گذاشت، ادامه داد: بزرگ كه شدم، بيشتر دوست داشتم كنار بابا باشم و در بسياری از مراسمات عروسی شركت نمیكردم، همانند بابا اهل ورزش شدم و واليبال را دنبال كردم.
اين دختر شهيد مدافع حرم بيان كرد: هر پنجشنبه، به همراه بابا به مزار شهدا ميرفتيم؛ آنقدر به انجا علاقهمند شده بوديم كه اگر بابا میخواست روزی ما را به پارك ببرد؛ بهانه بهشت رضا(ع) را میگرفتيم.
محرابی ادامه داد: وقتی به بهشت رضا(ع) میرفتيم، به همراه پدرم، با خانواده شهدا صحبت میكرديم، اين همه رفاقت باعث شد، تا از همان روزها آمادگی از دست دادن بابا در من ايجاد شود.
فرزند ارشد شهيد محرابی تصريح كرد: پدرم علاوه بر معنويت و روحيه بالايی كه داشتند، نگاهشان و عمق حرفهايشان به اندازه يك استاد دانشگاه بود.
جلسهقرآن شهيد محرابی؛ با فرزندانش
وی با اشاره به جلسات قرآن هفتگی شهيد در خانه، عنوان كرد: پدرم هفتهای یکبار در خانه برايمان جلسه قرآن میگذاشت، قرآن میخواند و تفسير میكرد.
علاقه شهيد محرابی به سوره «واقعه» و زيارت «عاشورا»
اين دختر شهيد مدافع حرم، در ادامه گفتههای خود را اين چنين ابراز كرد: پدرم علاقه زيادی به سوره «واقعه» و زيارت «عاشورا» داشت و شبها به دور از چشم ما بر بالای پشتبام اين سوره و زيارت را میخواند اصلا استراحت نداشت و هميشه میگفت: «بايد خودسازی كنم تا به شهادت دست يابم».
وی با اشاره به اينكه پدرم میگفت: «تو بيمه حضرت رقيه(س) هستی»، تصريح كرد: به گفته خانوادهام، سه سال بيشتر نداشتم كه كفشهايم را در حرم امام رضا(ع) درآوردند تا به ياد غربت حضرت رقيه(س)، بخشی از صحن را با پای برهنه راه بروم؛ پدرم همينطور گريه میكرد چراكه اين نظرش بود.
تأكيد شهيد محرابی؛ بر حجاب
محرابی با بيان اينكه پدرم تأكيد بسياری بر حجاب داشتند، تصريح كرد: بابا هميشه میگفت: «دخترم، حيا مهمتر از حجاب است و به ظاهر انسانها قضاوت نكن». خواندن نماز اول وقت و نظم، از ديگر مسائلی بود كه ايشان به من تأكيد داشتند.
فرزند ارشد شهيد محرابی در پاسخ به اين سوال كه وقتی دلش میگيرد چه كار میكند، ادامه داد: هر زمان كه دلم برای بابا تنگ میشود، به حرم امام رضا(ع) میروم و سبك میشوم.
آرزويم ديدار با رهبر است
وی در پايان از آرزوی خود گفت و اظهاركرد: هر چند وقت يكبار، خانواده شهدا را به بيت رهبری میبرند؛ آرزويم ديدن ايشان است. چراكه با ديدن آقا حالم بهتر شده و نبود پدرم را از ياد میبرم.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۲۸۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فراتر از یک وینگ بک همچون الخاندرو گریمالدو در بایرلورکوزن
بازیکنی که بدون هزینه به لورکوزن آمد و در کمتر از یک سال به یکی از بهترین های جهان تبدیل شد.
در جریان برتری ۲-۰ بایرلورکوزن مقابل آاس رم در دور رفت مرحله نیمه نهایی لیگ اروپا ۲۰۲۳/۲۴، الخاندرو گریمالدو بازهم درخشان ظاهر شد و یک پاس گل به نام خود ثبت کرد.
گریمالدو که در آکادمی بارسلونا پرورش یافته و سابقه بازی در بارسلونا ب را در کارنامه دارد، در ۲۸ سالگی زیر نظر ژابی آلونسو به بهترین فرم ممکن برای یک بازیکن در پست وینگ بک چپ رسیده است. او در تابستان گذشته پس از اتمام قراردادش با بنفیکا به عنوان بازیکن آزاد به لورکوزن پیوست و تاکنون در ۴۶ بازی برای این تیم در همه رقابت ها، آمار فوق العاده ۱۱ گل و ۱۸ پاس گل را ثبت کرده است.
گفتنی است فریمپونگ در پست وینگ بک راست نیز آماری عالی در فصل جاری دارد؛ ۱۳ گل و ۱۱ پاس گل در ۴۲ بازی برای لورکوزن.
از دست ندهید ????????????????????????
جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول میکردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکلوشمایلی که هرگز ندیدهاید! (عکس)